چه می شد نازنین در فال من بودی که می خواهد ترا ؟ کاش مال من بودی
مرا کردی اسیرت فصل پیری، کاش به فصل کودکی همسال من بودی
دلم باز برای شب زنده داری ها ی سال56 تنگ شده.
شبهائی که به بهانه درس خواندن در خیابانهای تهران به اتفاق دوستان خوبم بر در دیوار شعارمرگ بر شاه نوشته میشد
یاد آن روزها بخیر که توسط نیروهای انتظامی شاهنشاهی دستگیر و سیلی های آبدار میخوردیم
یاد آن روز بخیر که به پادگانهای نظامی توسط مردم حمله ور شدیم
یاد آن روز بخیر که منتظر ورود امام بزرگوارمان خمینی بت شکن بودیم
یاد آن روز های شیرین جاودان باد که با افتخار در جبهه های حق علیه باطل در کنار مردان بزرگ تاریخ همچون شهید چمران درس اخلاق و معرفت آموختیم.
یاد ونام ستاد جنگهای نامنظم در اهواز بخیر
یاد و نام مردان پاک خدا جاودان باد که به شهادت رسیدند و الان در کنارمان نیستند
خدایا یک آرزو دارم تو را سوگندت میدهم به کرم و بزرگیت زیارت حسین مظلوم سلام الله علیها را نصیب عاشقانش بفرما.